مقاله کیفیت سود دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کیفیت سود کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کیفیت سود،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
کیفیت سود
سوداز اساسی ترین عناصر مورد توجه مدیران بوده و معیاری برای تداوم فعالیت و كارآیی می باشد كه یكی از اهداف گزارشگری سود و پیش بینی جریانات نقدی آتی است.
باتوجه به تاكید استاندارد حسابداری بر سود مندی تصمیم ،كیفیت سود و گزارشگری مالی مورد توجه سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری است و كیفیت سود به طور غیر مستقیم شاخصی بر ارزیابی كیفیت استانداردگزارشگری محسوب می شود.تصمیم بر اساس سود ناقصیا كم كیفیت
موجب انتقال نامطلوب ثروت می شود.مثلا درصورت استفاده از سود به عنوان شاخص در پرداخت پاداش ،گزارش سود بیش ا زواقع ،موجب پرداخت پاداش بیشتر می شود و نیز ممكن است كاهش پرداخت بدهیها را بپوشاند و موجب تداوم وام دهی وام دهندگان شده و تخصیص نادرست منابع و نیز كاهش رشد اقتصادی را بدنبال داشته باشد .
کیفیت سود موضوعی است که در سال¬های اخیر به کانون توجه در ارزیابی عملکرد مالی و تداوم فعالیت شرکت¬ها تبدیل شده است. نقش اصلی اطلاعات حسابداری در بازارهای مالی فراهم کردن زمینه¬های لازم برای تخصیص بهینه¬ی منابع است. در پی رسوایی¬های مالی اخیر، اطمینان و اعتماد سرمایه¬گذاران به سیستم گزارشگری مالی تضعیف شده و کیفیت سود به عنوان یک عامل مهم در تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد ارقام گزارش شده، پدیدار گشت . سود حسابداری مبتنی بر ارقام تعهدی از نظر بسیاری از کاربران اطلاعات صورت¬های مالی، ابزاری برای سنجش عملکرد شرکت¬ها محسوب می شود. منظور از ارزیابی عملکرد شرکت
¬ها ارزیابی کلی وضعیت مالی و نتایج عملیات برای تصمیم¬گیر¬ی¬های منطقی است.د رتعین ارزش شركت ، نه تنها به كمیت ، بلكه به كیفیت سود نیز توجه می شود .منظور از كیفیت سود ، زمینه بالقوه رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهای آتی است . به عبارت دیگر ، ارزش هر سهم تنها به سود هر سهم سال جار یبستگی نداشته و به انتظارات ما زا آینده شركت و قدرت سود آوری سالهای آتی و ضریب اطمینان نسبت به سودهای آتی بستگی دارد .
در نتیجه، تعیین کیفیت اطلاعات حسابداری و نتایج حاصل از آن، مورد علاقه¬ی سرمایه¬گذاران، مدیران، قانون¬گذاران و تدوین¬کنندگان استانداردها قرار گرفت. تحلیل¬گران مالی، مدیران و سرمایه¬گذاران در سالهای اخیر به گزارش سودآوری شرکت¬ها توجه زیادی داشته¬اند. مدیران علاقه¬مند به حفظ رشد سود هستند زیرا، پاداش آنان اغلب به سود شرکت وابسته است. سود حسابداری و اجزای آن از جمله اطلاعاتی محسوب می¬شود که در هنگام تصمیم¬گیری توسط افراد در نظر گرفته می¬شود.تصمیم بر اساس سود ناقص یا كم كیفیت ،موجب انتقال نامطلوب ثروت می شود.در تعیین ارزش شركت نه تنها به كمیت ، بلكه به كیفیت سود نیز توجه میشود .برخی ویژگیها موجب افزایش كیفیت سود میشوند مثل :«روشهای با ثبات و محافظه كارانه حسابداری – جریان درآمد قبل از مالیات ناشی از فعالیت های عملیاتی و تكرار پذیر- كسب سطحی از سود خالص و نرخ رشد مستقل ا زملاحظات مالیاتی – داشتن ساختاراز سرمایه مناسب (سود ناشی از تورم نباشدچون ورشكستگی
ناگهانی را پنهان می كند و باعث اعتبار دادن نادرست از سوی اعتبار دهندگان می شود.
سهامداران که مهمترین گروه ازکاربران اطلاعات صورت¬های مالی هستند منافع خود را دراین اطلاعات سود جستجو می¬کنند . سود حسابداری نشانه¬ای است که موجب تغییر باورها و رفتار سرمایه¬گذاران میشود کیفیت سود می¬تواند در
گزارشگری مالی اطمینان سرمایه¬گذاران را در بازارهای مالی تحت تاثیر قرار دهد. از عوامل مهم مؤثر در کیفیت سود می¬توان به روش¬های متعدد حسابداری، نارسایی¬های موجود در فرآیند برآوردها و پیش بینی¬ها، اختیار عمل مدیران و تاثیرپذیری سود از مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران اشاره کرد. عبارت کیفیت سود به توانایی مدیران در استفاده از اقلام اختیاری در اندازه¬گیری و گزارشگری سود اشاره دارد. اقلام اختیاری ممکن است شامل انتخاب از بین اصول یا استانداردهای حسابداری و به کارگیری برآوردها و زمان¬بندی معاملات بری شناسایی اقلام غیرعادی در سود باشد. در طول سه دهه اخیر بحث کیفیت سود مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته و تلاش بر این بوده است که با دست یافتن به یک روش منطقی و معتبر، کیفیت سود مورد ارزیابی قرار گرفته و عوامل تاثیر¬گذار بر آن شناسایی شود.
کیفیت سود زمانی مطرح می¬شود که تحلیلگران مالی تعیین کنند، تا چه میزان سود گزارش شده، منعکس کننده¬ی سود واقعی است. برداشت عموم سرمایه¬گذاران از مفهوم سود واقعی، سود حاصل از عملیات عادی قابل تکرار در سالهای مالی آینده و ایجاد کننده جریان¬های نقدی است. مفهوم کیفیت سود به دو ویژگی سودمندی در تصمیم¬گیری و ارتباط بین کیفیت سود و سود اقتصادی اشاره می¬کند.
ظهور نظریه کیفیت سود
سود یکی از اساسی¬ترین عناصر صورت¬های مالی است که همواره مورد توجه قرار گرفته است و از آن به عنوان معیاری برای ارزیابی تداوم فعالیت، کارآیی و بازنگری ساختار قراردادهای نمایندگان واحد اقتصادی یاد می¬شود شواهد نشان داده است که سود حسابداری شاخص خوبی برای بازده¬های سهام و پیش بینی جریان¬های نقدی آینده است، اما به دلیل استفاده از محدودیت¬های محافظه¬کاری و اهمیت در تعیین سود حسابداری، برخی از تحلیل¬گران به این نتیجه رسیدند که سود اقتصادی نسبت به سود حسابداری، شاخص بهتری برای پیش¬بینی جریان¬های نقدی آینده است. سود اقتصادی اولین ب
ار توسط آدام اسمیت تعریف شد و سپس این تعریف توسط هیکس (1939) بسط داده شد. او سود را مبلغی تعریف کرد که شخص می¬تواند طی یک دوره مصرف کند و در آخر دوره دارای همان رفاهی باشد که در اول دوره داشته است.
نظریه کیفیت سود برای اولین بار توسط تحلیل¬گران مالی و کارگزاران بورس مطرح شد، زیرا آنان احساس می-کردند سود گزارش شده قدرت سود را آن چنان که در ذهن مجسم می¬شود نشان نمی¬دهد. آنان دریافتند که پیش¬بینی سودهای آینده بر مبنای نتایج گزارش شده، کار مشکلی است. افزون بر این، تحلیل¬گران فهمیدند که تجزیه و تحلیل صورت¬های مالی شرکت¬ها به دلیل نقاط ضعف متعدد در اندازه¬گیری اطلاعات حسابداری کار مشکلی می¬باشد. سوال اساسی این است که چرا تحلیل¬گران مالی در ارزیابی خود از سود خالص گزارش شده و یا سود هر سهم شرکت (بدون تعدیل ) استفاده نمی¬کنند و جانب احتیاط را رعایت می نمایند.در تعیین ارزش شرکت نه تنها به کمیت سود، بلکه باید به کیفیت آن نیز توجه شود. منظور از کیفیت سود، زمینه بالقوه¬ی رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهای آتی است. به بیان دیگر، ارزش یک سهم تنها به سود هر سهم سال جاری شرکت بستگی ندارد بلکه به انتظار از آینده شرکت و قدرت سود آوری سال¬های آینده و ضریب اطمینان نسبت به آن
بستگی دارد.
پیشینه تحقیق
در سال¬های اخیر و به ویژه در نتیجه رسوایی¬های مالی اخیر، توجه روز افزونی به موضوع کیفیت سود شده است. کیفیت سود مفهومی است کهدر رابطه با آن مطرح شده¬اند که برخی از مهم¬ترین آنها عبارتند از :
روساین[8] (1999) سودی را با کیفیت¬تر می¬داند که پایدارتر باشد. از دید ریچاردسون و همکاران[9] (2001) کیفیت سود درجه ثبات عملکرد عایدات در دوره¬ی آینده است. وایت[15] (2003) کیفیت سود را میزان محافظه-کاری اعمال شده در سود گزارش شده می¬داند. کرسکن هایتر و ملوماد[16] (2004) سود با کیفیت را سودی می-دانندکه به ارزش شرکت در بلندمدت نزدیک¬تر بوده و حاوی محتوای اطلاعاتی بیش¬تر باشد.
یکی از دلایل احتمالی تنوع در تعاریف به عمل آمده از کیفیت سود می¬تواند نگاه¬های متفاوت محققان به جنبه¬های گوناگون این مفهوم باشد. به همین دلیل، موضوع کیفیت سود موضوعی پیچیده به شمار می¬رود و تاکنون هیچ محققی نتوانسته است تعریف جامعی از این مفهوم ارایه کند و یا شاخص کاملی برای آن بیابد.
معیار ها و ساختارهای كیفیت سود
1)ساختارهای كیفیت سود ناشی ازخواص سریهای زمانی: :الف) پایداری (ثبات):از نظر سرمایه گذاران ، سودهای با ثبات اهمیت زیادی داشته و با دوام تلقی می شوند . هرچه این پایدار یبیشتر باشد ، شركت توان بیشتری بر حفظ س
ودهای جاری داشته و فرض می شود كیفیت سود بالاتر است .
ب)توانای پیش بینی:توانایی استفاده كنندگان را در پیش بینی اقلامك مورد علاقه شان بالا می برد .محققان معمولا از پیش بینی های یكساله استفاده می كند .
ج)تغییر پذیری(نوسان پذیری ):یك روش در ارزیابی كیفیت سود ، بررسی یكنواختی سود است زیرا یكنواختی یا عدم تغییر پذیری به معنای وجود سود با كیفیت است .
2)مفهوم كیفیت سود بر اساس رابطه بین سود ، اقلام تعهدی و وجه نقد:الف )نسبت وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی به سود ب ) تغییر در كل اقلام تعهدی ج)پیش بینی اجزاء اختیاری اقلام تعهدی به كمك متغیرهای حسابدار ی د)پیش بینی روابط بین اقلام تعهدی جریانات نقدی
3)مفهوم كیفیت سود بر اساس ویژگیهای كیفی چاچوب نظری هیات استاندارد حسابدار یمالی : مربوط بودن قابلیت اتكا
4)مفهوم كیفیت سود بر اساس تاثیر حسابدار ی:یعن
ی بین میزان منفعتی كه تهیه كندگان اطلاعات از قضاوت و پیش بینی خواهند برد و كیفیت سود رابطه معكوسی وجود دارد .
تحلیل گران مال یكیفیت سود را بدین منظور ارزیابی می كنند كه یك سطح مربوط ا زسود را تعیین و سود خالص آتی را پیش بینی كند و در نتیجه ، قیمت سهام شركت را تعیین كند از طرفی این تحلیل گران در كیر پردازش و تفسیر اطلاعات بود .و در ك صحیح كیفیت سود ، یك بخش اساسی می باشد .
د رمتون حسابدار ی مالی ، برخی ویژگیهای بنگاه وجود دارد كه موجب افزایش كیفیت سود م یشود : روشهای با ثبات و محافظه كارانه حسابدار ی ب)جریان در آمد قبل از مالیات ناشی از فعالیتهای عملیاتی و تكرار پذیر ج)كسب سطحی از سود خالص و نرخ رشد ، قبل از ملاحظات مالیاتی د)داشتن ساخار سرمایه مناسب د)سود شركت ناشی ا زتورم نباشد : سودهای متورم مكن است ورشكستگی ناگهانی شركت را پنهان كند و باعث اعتبار دهی نادرست از سوی اعتبار دهندگان باشند
حجم اقلام تعهدی یك شاخص خوب برای كیفیت سود است مثلا شركتهای با سود گزارش بالاتر از جریان وجوه نقد عملیاتی (حجم بالای اقلام تعهدی )در سالهای آتی ، كاهشی د رسود عملیاتی را تجربه خواهند كرد . اقلام تعهدی بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد حاصل از عملیات را بیان می كند .
عناصرکیفیت سود
ارقام سود از طریق انتخاب¬های مدیران و حسابداران بین اصول پذیرفته شده حسابداری و قضاوت¬های شخصی مدیران در مورد رویه¬های به کارگرفته شده برای ثبت اطلاعات حسابداری تحت تاثیر قرار می¬گیرد. گاهی اوقات مدیریت بنگاه اقتصادی از انتخاب¬های حسابداری برای دستکاری سودها و گمراه کردن کاربران بهره می¬گیرد. افزون بر این، مدیران ممکن است عناصر سودها را برای بهتر از واقع نشان دادن وضعیت بنگاه اقتصادی دستکاری کنند و با این کار کیفیت سود گزارش شده را به حداقل می¬رسانند، زیرا کسانی که برای تصمیم¬گیری¬های خود به سودهای مزبور اتکا می¬کنند، دچار اشتباه شده و تحلیل¬گران مالی نیز نمی¬توانند پیش¬بینی صحیحی از توان سودآوری بنگاه اقتصادی در آینده انجام دهند. سیگال[4] (1979) معتقد است ارقام سود باید صداقت، قابلیت اطمینان و قابلیت پیش¬بینی داشته باشند. صداقت یعنی باید به دور از هر گونه پیش¬داوری و دستکاری برنامه¬ریزی شده برای مطلوب نشان دادن وضعیت بنگاه اقتصادی باشند و قابلیت اطمینان نیز یعنی اینکه ارقام س
ودهای گزارش شده باید ارزیابی درستی از قدرت سودآوری شرکت ارایه دهند و نیز بتوان از طریق آنها روند سود آوری آینده را پیش¬بینی نمود.
کیفیت سود را می¬توان به سه دسته¬ی پایداری سود، سطوح ارقام تعهدی و سود منعکس کننده¬ی معاملات اقتصادی مربوط، تقسیم کرد. پایداری سود به معنی تکرارپذیری (استمرار) سود جاری است. هر چه پایداری سود بیش¬تر باشد،
یعنی شرکت توان بیش¬تری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض می¬شود کیفیت سود شرکت نیز بالاتر است. سطوح ارقام تعهدی نیز با کیفیت سود رابطه¬ی معکوس دارد، زیرا هر چه میزان ارقام تعهدی سود بیش تر باشد، کیفیت سود شرکت کاهش می¬یابد. هم¬چنین، هر چه سود حسابداری که گزارش می¬شود منعکس کننده¬ی معاملات واقعی اقتصادی موجود باشد به همان اندازه کیفیت سود نیز افزایش می¬یابد( مک نیچالس[5]، 2002). مدیران به دلیل انتخاب و بكارگیری برآوردها و قضاوتهای اساسی مسئول كیفیت سود میباشند
روش¬های ارزیابی کیفیت سود
به طور کلی چهار روش برای ارزیابی کیفیت سود به شرح زیر مطرح است :
1) روش مبتنی بر مربوط بودن با ارزش سهام: در این روش ارتباط بین مقادیر مختلف سود و قیمت سهام (بازار) به کمک رگرسیون اندازه¬گیری می¬شود. هر چه میزان ضریب همبستگی تعدیل شده بیش¬تر باشد، سود متغیر مرتبط¬تری با ارزش است ( بارس و همکاران[6]، 2001).
2) روش مبتنی بر محتوای اطلاعاتی: در این روش ارتباط بین تغییرات قیمت یا بازده سهام، با سطوح یا تغییرات غیرمنتظره¬ی مقادیر مختلف سود به کمک رگرسیون اندازه¬گیری می¬شود. هر چه میزان ضریب همبستگی تعدیل شده به یک نزدیک¬تر باشد، نشان دهنده¬ی بار اطلاعاتی بیش¬تری است.
3) روش مبتنی بر توانایی پیش بینی: در این روش مهم آن است که مقادیر گذشته سود بتواند مقادیر آینده را پیش بینی کند. هر چه میزان قدر مطلق میانگین خطای پیش بینی کمتر باشد، آن مقدار توانایی پیش¬بینی بیش-تری دارد.
4) روش مبتنی بر سود اقتصادی: در این روش بیش¬تر معیارهای مبتنی بر پیش¬بینی هزینه¬ی سرمایه مدنظر قرار می¬گیرد. استنباط این است که این ارقهایی است که بر این روش اتکا دارد (کارنل و لاندسمن[7]، 2003).
. برخی از مهم¬ترین تحقیقات انجام شده در رابطه با کیفیت سود به شرح زیر هستند:
اسلوان[18] (1996) در تحقیق خود نشان داد عملکرد سودآوری قابل انتساب به جزء تعهدی سود کمتر از بخش قابل انتساب به جزء نقدی است.
یافته¬های پنمن و ژانگ (2002) بیان¬گر این است که حسابداری محافظه¬کارانه، منجر به کیفیت سود می¬شود.
ژی[19] (2001) نشان داد اقلام تعهدی غیرعادی نسبت به اقلام تعهدی عادی ثبات کمتری دارند و خود اقلام تعهدی عادی هم نسبت به جریان¬های نقدی عملیاتی ثبات کمتری دارند.
فرانسیس و همکاران[20] (2003) شواهدی ارایه کردند که بیان¬گر رابطه¬ی مثبت بین آثار قیمت¬گذاری الگوهای سودآوری و کیفیت سود است.
تحلیل كیفیت سود
عموما شركتها در انتخاب اصول و برآوردهای حسابداری اختیاراتی دارند كه بر نتایج مالی گزارش شده حسابداری ، میزان اختیارات شركت در تهیه صورتهای مالی به وسیله 2 اصل اساسی محافظه كاری و بی طرفی كنترل می شود د رحالیكه اغلب انگیزه های رقابتی مدیریت بر انتخاب رویه ها تاثیر گذاشته و ایندو نادیده گرفته می شوند و سود را بیشتر از واقع نشان می دهند . مثلا موسسه میكرو استراتژی با شناخت رد آمد زودتر از موعدقابلیت سودآوری را بیشتر از واقع نشان داد و شركت انرون كه با سیاست تامین مالی خارج از تراز نامه ، زیان مالیخود را پنهان كرده و تقریبا 100%ارزش سرمایه گذار ی خود را از دست داد .
نقش مدیریت و كمیته حسابرسی در ارتباط با كیفیت سود
مدیران به دلیل مسئولیت انتخاب و بكارگیری برآوردها و قضاوتهای اساسی ، مسئول كیفیت سود می باشند. هرگونه تغییر ناگهانی در مدیریت یا تغییر مدیریت موفق ، موجب بی ثباتی د رعملكرد و سود شركت می باشد و مشكلاتی د رسودآوری خواهد داشت .به دلیل اهمیت اطلاعات حسابداری بر بر سهامداران از لحاظ نیازهای ارزشی و ح
اكمیتی، سهامداران از كمیته حسابرسی تقاضای نظارت بیشتر بر فرآیند گزارشگری مالی را دارند . شواهد تجربی نشان می دهد كه بین كیفیت و حق الزحمه حسابرسی رابطه وجود دارد . به همین دلیل كمیسیون بورس اوراق بهادار ، قوانین و مقررات مربوط به استقلال حسابرسی را باز نگری كرده و شركتهای سهامی عام را ملزم به اع
لام میزان حق الزحمه پرداختی به حسابرسان مستقل را برای خدمات حسابرسی و غیر حسابرسی كرد چون حق الزحمه بالا موجب كاه شاستقلال نیز كاهش كیفیت حسابرسی و د رنتیجه كاهش كیفیت سود خواهد شد .
كاهش كیفیت سودكاهش كیفیت حسابرسیكاهش استقلالافزایش حق الزحمه خدمات غیرحسابرسی
تحلیل بنیادین كیفیت سود
ازعوامل مهم د رتحلیل و ارزیابی كیفیت سود می توان به موارد زیر اشاره كرد :
1)تولید جریان نقدی:از مهمترین شاخصهای كیفیت سود است چون با وجود امكان دستكار یسود ، دستكاری جریان نقدی غیر مكن است
2)كیفیت حسابهای در یافتنی و درآمد
3)كیفیت( اندازه گیری ) موجودی كالا:كه مستقیما به محافظه كاری و بیطرفی د رمحاسبه بهای تمام شده كالای فروش رفته بستگی دارد مثلا اگربهای تمام شده كالای فروش رفته كمتر از واقع نشان داده شود ، سودآوری شركت بیشتر از واقع گزار شمی شود و بلعكس.
4)كیفیت حساب دارائیهای ثابت:مثلا در نظر گرفتن عمر مفید بالا برای داراییهای ثابت موجب افزایش سود خالص باشد بدون اینكه سودآوری واقعی شركت بهبود یافته باشد .
5)كیفیت بدهیها و افشا:بدهیها باید بیطرفانه گزارش شود .
6)ارزیابی فعالیتهای مدیریت سود:اكث شركتها حداقل یكی از فنون مدیریت سود را به منظور رسیدن به اهداف گزارشگری مالی مدیریت بكار می گیرند . در این میان ارزیابی اهمیت و اندازه فعالیتهای مدیریت سود نسبت به سود خالص یا كل داراییها ، مهم
به نظر می رسد .
7)حاكمیت شركتی و ساختار كنترلی:به حصول اطمینان از همسویی فعالیتها و و منافع مدیریت با منافع سهامداران اشاره دارد . از اینرو مدیریت سود هنگام یامكانپذیر است كه حاكمیت شركتی و ساختار كنترلی غیر اثر بخش باشد .
8)محیط رقابتی:كه اثر مثبت یا منفی بر سود دارد . مثلا رشد سریع فناوری د رصنعت رایانه ، منجر به افزایش كالای ناباب و بدون استفاده می شود .
نتیجه¬گیری
تعریف جامعی از کیفیت سود وجود ندارد، تعریف عام مورد قبول بیشتر ت
حلیل¬گران مالی این است که آنان کیفیت سود را به عنوان سود عادی مستمر، تکرارپذیر و ایجاد کننده جریان¬های نقدی حاصل از عملیات می¬دانند. آنان معتقدند کیفیت سود رقمی بین سود خالص گزارش شده و جریان¬های نقدی حاصل از عملیات منهای اقلام غیرتکراری است. تاکنون، متخصصان مالی نتوانسته¬اند به یک محاسبه مستقل از سود دست یابند که کیفیت مورد نظر آنان را تامین کند. در این حالت، متخصصان مالی می¬توانند با انجام تعدیلات مناسب¬، به دامنه¬ای دست یابند که به شکل صحیح تر نشانگر کیفیت سود خالص گزارش شده باشد. بنابراین، مفهوم کیفیت سود، یک موضوع تعریف شده ثابت نیست که بتوان به آن دست یافت، بلکه مفهومی نسبی است که به ارتباط آن با دیدگاه¬ها و نگرش¬های فکری بستگی دارد. برای ارزیابی کیفیت سود چهار معیار روش مبتنی بر مربوط بودن با ارزش، روش مبتنی بر محتوای اطلاعاتی، روش مبتنی بر توانایی پیش بینی و روش مبتنی بر سود اقتصادی وجود دارد.
توسط :دکتر سید حسین سجادی[1] کامران محمدی[2]
با احترام و سپاس
هموارسازی سود
یکی از اهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبار باعث می شود شرکت کارا و پویا به حساب اید.کسب جایگاهی مناسب در میان رقبا و بازار سرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظر مساعدتری داشته باشند و شرکت از صرف هزینه های بیشتر در رقابت با سایر شرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتر اعتبار و وام دریافت کند.
هموار سازی سود عبارت است از اعمال نظر مدیریت شركت در تقدم و تاخر ثبت حسابداری هزینهها و درآمدها یا به حساب گرفتن هزینهها یا انتقال آنها به سالهای بعد، بطوری كه باعث شود شركت در طول چند سال متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار باشد. هدف مدیریت این است كه شركت را در نظر سرمایهگذاران و بازار سرمایه، با ثبات و پویا نشان دهد.برای مثال ،مدیریت” شركت لاستیك فایرستون “در سال 1970سعی نمود بتا درآم
دهای شركت را در یك حساب سری پنهان كار ینماید تا با این عمل بتواند د رسالهایی كه سود آوری شركت كاهش می یابد از آن استفاده كند .حرفه حسابداری همواره سعی داشته به اصول و قوانینی دست یابد تا از طریق آن به هموار سازی سود شركتها پی ببرد. مدیران با تمایل به هموار سازی سود ،یك سری اطلاعات را تغیر یا پنهان می كنند از اینرو تحلیل گر یا حسابرس باید با توجه به بینش و آگاهی خود نسبت به آن شركتها تقریبا بداند كه گرایش و تمایلات هموار سازیسود در كجا وجود داشته و راهها و ابزار های هموا رسازی سود كدامند.
هموارسازی سود نوعی عمل آگاهانه است كه توسط مدیریت و با استفاده از ابزارهای خاصی در حسابداری برای كاستن از نوسانات در سود انجام میگیرد. به بیان دیگر هموا
رسازی سود در محدوده اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل میشود. در هموارسازی سود به واسطه جابجایی كه در درآمدها و هزینهها انجام میگیرد و سود یك یا چند دوره مالی تغییر یافته و تعدیل میشود، در واقع میتوان گفت هموارسازی سود عمل عالمانهای است كه توسط مدیریت انجام میشود.
هندریكسون معتقد است اگر سود خالص شركت با نرخ ثابتی د رهر سال رشد داشته باشد یعن یدارای نوسان كمتر یباشد ،قیمت هر سهم افزایش می یابد چون سرمایه گذاران پول بیشتری را برای سهام شركتهایی می پردازند كه سود گزارش شده آنها نوسان
كمتری داشته باشد .
بسیاری از سازمان ها تغییر در روش های حسابداری را به عنوان بخشی از سیاست های حسابداری خود مطرح می كنند. باور عموم مردم بر این است كه سازمان ها برای مخفی كردن نارسایی های عملكردی خود اقدام به تغییر در روش های حسابداری می نمایند.از سوی دیگر، تدوین كنندگان قوانین و مقررات حسابداری كوشیده اند توانایی های مدیریت در انجام تغییرهای حسابداری را (با هدف افزایش یا كاهش سود خالص) محدود كنند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باور است که شرکت
هایی که روند سود مناسبی دارند و سود ان ها دچار تغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند.هموارسازی باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت در بورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای ان می شود.نتایج تحقیقی در مورد 358 شرکت پذیرفته شده در بورس امریکا نشان داد که شرکت هایی که سود انها دچار تغییرات زیادی در طول سالهای قبل نبوده دارای ارزش سهام بالاتری هستند و در مقایسه با شرکت هایی مشابه بدهی کمتری دارند.
سایر انگیزه هایی که باعث می شود مدیران در پی هموارسازی سود باشند عبارتند از:1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتر به خاطر بالا بودن ارزش سهام: وقتی سهام شرکت در بورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتر در استقراض از موسسات اعتباری و بانک ها: هموارسازی سود شرکت را در حال رشد نشان می دهد و این خود نمایانگر ریسک کمتر در مورد این شرکت است و به ان امکان می دهد با نرخ بهره ی پایین تری از موسسات اعتباری و بانک ها وام بگیرد و نقدینگی حاصل از بهره ی کمتر می تواند یکی از منابع مالی شرکت برای توسعه ی ان باشد.
3- جذب سرمایه: روند رشد شرکت در تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان موثر است زیرا ان ها معتقدند این شرکتها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
نوع مالكیت هم یكی از عوامل موثر بر هموارسازی سود است و در شركتهای خصوصی (مدیر كنترلی نسبت به مالك كنترلی) به خاطر وجود تضاد منافع هموار سازی سود بیشتر است.
به نظر میرسد اصطلاح هموارسازی سود بیشتر در مفهوم نوسان گیری و اصطلاح مدیریت سود در مفهوم دستكاری و مداخله با هدفی خاص مورد استفاده قرار میگیرد. شركتهای بزرگتر بیشتر از شركتهای كوچكتر عمل هموارسازی را انجام دادهاند. در واقع هموارسازی سود، ناشی از احساس به این نیاز است كه مدیریت می خواهد پدیده عدم اطمین
ان محیط را خنثی نماید و نوسان های عملكرد سازمان را كه ناشی از چرخه میان دوره ای كه مبتنی بر رونق و كساد است، كاهش دهد.
تحقیقات نشان دادند كه هرچه مقدار داراییهای استهلاك پذیر، نسبت به كل داراییها بیشتر باشد به طور بالقوه احتمال بیشتری برای هموارسازی سود از طریق تغییر در روش استهلاك وجود دارد و یا هر گاه مدیران احساس كنند اعداد و ارقام قابل گزارش، موجب نقض قراردادهای بدهی و تعهدات ارائه شده به بستانكاران خواهد شد(و در نتیجه احتمال ورشكستگی شركت را افزایش خواهد داد) انگیزه بیشتری خواهند داشت تا از طریق هموارسازی سود خطر احتمالی را كاهش داده و مرتفع سازند.
شواهد تجربی حاكی از آن است كه شركتها قادرند، حتی سطح سود مورد نظرشان كه باید گزارش شود را خودشان انتخاب كرده و بر این اساس رویههای حسابداری را دستكاری كنند.بنابراین مدیران به راحتی سود واحد تجاری برای گزارش به استفادهكنندگان را با انتقال اقلام درآمد و هزینه بین سالهای متفاوت نسبتا ثابت و پایدار نشان میدهند. حال ممكن است این دستكاری برای سالی منجر به انتقال هزینه به سال بعد یا ایجاد درآمد از سالهای آتی و مواردی مشابه باشد.
انواع هموارسازی سود
هموارسازی طبیعی: این نوع از هموارسازی سود به جریان
های سودی گفته میشود كه از فرآیندهای عملیاتی ذاتا هموار و واقعی بدست میآید. مثل صنایع آب و برق و گاز كه قیمت نسبتا ثابتی دارند و یا با نرخ ثابتی در حال رشدند حجم فروش و قیمتها به طور ذاتی هموار است.
سودهایی كه به طور طبیعی هموار نیستند و تعمدا توسط مدیریت هموار شدهاند:
1- هموارسازی مصنوعی (هموارسازی حسابداری)، این نوع از هموارسازی سود توسط مدیریت صورت میگیــــرد و مدیریت برخی از رویدادها و وقایع
اقتصادی را كنترل میكند و روی آنها تاثیر میگذارد. مثـل فروشهای زودرس یا برعكس آن به تاخیر انداختن فروش واحد تجاری. به عبارت دیگر هموارسازی مصنوعی سود، تنها موجب جابجایی هزینهها و درآمدها بین دورههای مالی میشود.
2- هموارسازی واقعی(هموارسازی معاملاتی یا اقتصادی)، این نوع هموارسازی ناشی از یك رویداد اقتصادی نیست بلكه از اقداماتی ناشی میشود كه اصطلاحا به آن «دستكاریهای حسابداری» میگویند و تاثیری بر جریانات نقدی واحد تجاری ندارد. هموارسازی واقعی، به رویدادهای واقعی كه بر اساس یا بدون توجه به تاثیرات هموارسازی بر سود به عمل آمده است اطلاق میشود. در حالی كه هموارسازی مصنوعی مربوط به آن دسته از روشهای حسابداری است كه به قصد انتقال درآمدها یا هزینهها از یك دوره به دوره دیگر اعمال میشود.
در تحقیقات صورت گرفته، بیشتر عواملی چون نوع مالكیت، نوع صنعت، اندازه شركت، سودآوری و ملیت شركتها را مورد بررسی قرار دادهاند.
منتقدین همـوارسازی از آن روی هموارسازی سود را عمل نادرست میدانند كه باعث افشای نامناسب اطلاعات مالی شده و سرمایهگذاران را از امكان ارزیابی مناسب ریسك و بازده محروم میكند زیرا اطلاعات ارائه شده در مورد سودآوری شركتها درست و كافی نیست.موافقین، هموار سازی سود را بر ارزش اوراق بهادارو ارزش بازار سهام موثر میدانند.
روشها ی هموار سازی سود
1-آرایش اقتصادی موسسه : با دستكاری سود بین 2 یا چند دوره توسط مدیر ، سود موسسه برابر با سود اعلام شده د رصورت سود و زیان نخواهد بود .مثل برآورد هزینه ها یبازنشستگی –عمر مفید داراییها-كاهش ارزش دفتری مطالبات مشكوك الوصول و ;
2-روش كلاسیك :كه همواره سود با توجه به ارتباط بین متغیرهای هموار سازی سود و تاثیر آن بر سود گزارش شده مورد بررسی قرار میگیرد ولی هموار ساز ی ساختگی سود را بررسی نمی كند .
3-روش تغییر پذیری سود :در این روش “ایم هاف:سعی كرده از اشتباه گرفتن هموار ساز یساختگی سود كه توسط مدیریت انجام می گیرد با هموار سازی واقعی سود جلوگیری كند .
4-روش اقتصادی دوگانه یا مضاعف :د راقتصاد دو بخش یمطرح می شود كه به بخشهای محوری صنعت و بخش های جانبی صنعت تقسیم می شود .محوری صنعت به فعالیتهای تولیدی كالای اب ارزش یا انحصار ی – صنایع مادر – تجارت عمده كالا و سود دهی بالا اشاره دارد .
5-روش بهای تمام شده و ارزش ویژه سرمایه گذاری :روش بهای تمام شده روشی است كه شركت اصلی سود شعبه ها را زمان اعلام سود به 2 روش سود واقعی سهام و سود غیر واقعی سهام شناسایی می كند . در روش ارزش ویژه سرمایه گذاری سود سنواتی را هم د ربر می گیرد
انگیزهها و اهداف هموارسازی سود
الف)افزایش رفاه سهامداران: سهامداران حاضرند برای شركتهایی كه دارای سود پایداری هستند بهای بیشتری را بپردازند و در حالت كلی تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در شركتهایی دارند كه سودهای همواری را گزارش میكنند شركتهایی كه سودهای هموار
ی را گزارش میكنند نسبت به شركتهایی كه سودهای پرنوسانی را گزارش میكنند دارای ریسك كمتری هستند
ب)تسهیل قابلیت پیشبینی سود: وقتی كه هموارسازی سود وجود داشته باشد، مدیریت و سهامداران میتوانند راحتر برنامهریزی و بودجه بندی كنند.
ج)افزایش رفاه مدیریت:در اكثر واحدهای تجاری پاداش مدیریت تابعی از سود است و مدیریت برای دریافت پاداش بیشتر دست به هموارسازی سود میزند.
ابزارها و روش های مورد استفاده در هموارسازی ( مصنوعی) سود
1- زمان بندی رویدادها:مدیر برای اینكه سود را هموار كند رویدادهایی را كه اتفاق افتادهاند در زمان خود شناسایی و ثبت نمیكند و به سالهای دیگر منتقل میكند مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش دریافت به عنوان فروش .
2- روش های تسهیم هزینه: مدیریت با اعمال نظر در مورد بعضی از هزینه ها مثل هزینه های تحقیق و توسعه و استهلاک سرقفلی می تواند سود شرکت را تغییر دهد. برای مثال مدیریت در زمانی که سود شرکت به صورت ثابت رشد می کند با تسهیم هزینه ی تحقیق و توسعه برای سال های اتی دست به هموارسازی می زند اما زمانی که افزایش فوق العاده ای در فروش خود دارد هموارسازی را با هزینه کردن تمام مخارج تحقیق و توسعه عملی می کند.
3- طبقه بندی رویدادها: مدیران با استفاده از طبقه بندی رویدادها دست به هموارسازی سود میزنند به عنوان مثال عادی یا غیرعادی تلقی كردن برخی اقلام سود (زیان) منجر به افزایش یا كاهش سود عملیاتی خواهد شد. تحقیقات صورت گرفت در مورد ابزارهای هموارسازی سود
بارینا و همكاران در تفكیك سه جنبه مختلف هموارسازی به شرح زیر بیان می دارند :
1-هموارسازی از طریق رویدادها : مدیریت می تواند رویدادها را طوری زمانبندی نماید كه تاثیر بر درآمد گزارش شده ، به تدریج نوسانات موجود را كاهش دهد اگر موانع زمانبندی برنامه ریزی شده وقایع ( مثلا تحقیق و توسعه) تابع قواعد مالی حاكم بر تشخیص مالی وقایع می باشد .
2- هموارسازی از طریق تفویض ( انتقال) در طول دور هایی از زمان : با عنایت به وقوع و تشخیص وقایع ، مدیریت دارایی كنترل گسترده تر در تعیین دوره ای است كه تح
ت تاثیر كمی وقایع قرار می گیرد .
3- هموارسازی از طریق طبقه بندی : زمانی كه ارقام صورت سود و زیان به استثناء سود خالص هدف فرآیند هموارسازی است مدیریت خواهد بود به واسطه طبقه بندی
صورت سود و زیان نوسانات در صورت یاد شده را به مرور زمان كاهش دهد .
صاحبنظران اتفاق نظر دارند، مجاز دانستن روشهای مختلف در استانداردهای حسابداری، به مدیران امكان میدهد هر كدام از روشها را با توجه به منافع خود به كار گیرند،در هر صورت با افشای بیشتر اطلاعات، دست مدیریت در هموار سازی سود، حداقل كم شده و باعث میشود استفادهكنندگان از اطلاعات مالی با آگاهی كامل تصمیمگیری كرده و مجبور نباشند هزینه بیشتری برای افشای اطلاعات بپردازند.
ابــزارهای همــوارسازی را به شـــرح زیـــر طبقهبندی كردهاند:
1)تغییر در خط مشیهای حسابداری
2)هزینههای بازنشستگی
3)سود سهام
4)اقلام غیرمترقبه
5)معافیت مالیاتی سرمایه گذاریها
6)استهلاك و هزینههای ثابت
7)تصمیمات اختیاری حسابداری
8)طبقهبندیهای حسابداری
9)ذخیرهها و اندوختهها
نتیجهگیری
مدیریت شركتها برای آن كه شركت خود را با ثبات نشان دهند در پی هموارسازی سود بر میآیند و با تقدم و تاخر در ثبت اقلام، تغییرات سود در طی دورههای مالی را مخفی میكنند. صاحبنظران اتفاق نظر دارند، مجاز دانستن روشهای مختلف در استانداردهای حسابداری، به مدیران امكان میدهد هر كدام از روشها را با توجه به منافع خود به كار گیرند، هر چند محققین معتقدند كه در بازارهای كارا، مدیران نمیتوانند با هموارسازی سود، بازار سرمایه را گمراه كنند.
در هر صورت با افشای بیشتر اطلاعات، دست مدیریت در هموار سازی سود، حداقل كم شده و باعث میشود استفادهكنندگان از اطلاعات مالی با آگاهی كامل تصمیمگیری كرده و مجبور نباشند هزینه بیشتری برای افشای اطلاعات بپردازند.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0